سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن ارحیم      
 پس از جبهه گیری غلط خواص در تهاجم فرهنگی، رهبر معظم انقلاب آرایش جدیدی را برای خواص تعریف کردند تا ریشه ای تر با وادادگی فرهنگی مقابله کنند. در تشکیل مواجهه قبلی با خمودی خواص موفقیت چندانی درمقابله با تهاجم فرهنگی دیده نشد و بازتاب سیاسی این کم کاری با روی کار آمدن اصلاح طلبان رنگ و رویی رسمی گرفت. هرچند، مار خوش خط خال غربگرایی آنقدر زیبا نبود که مردم را بتواند مهمان دائمی سفره غربزدگان

 کند، اما زنگ خطری بود که می طلبید خواص انقلابی تکانی به خود داده و تدبیری بیندیشند.

علوم انسانی

امام خمینی )قدس) در سال 1359 با فرمان انقلاب فرهنگی در دانشگاهها، خواص را متوجه می کنند که باید نشست و برای تمام چهارچوب این انقلاب و مردمی که دل داده اند که تفکر ناب اسلامی بگیرند، قالبی تهیه کرد. مردمی که در آنچه وظیفه اشان بوده کوتاهی نکرده اند؛ خون فرزندانشان را به پای انقلاب ریخته اند که در هر جا که پا می گذارند رنگ و بوی سید الشهدا را استشمام کنند؛ در مدارس، دانشگاهها، بانک ها، ادارات و.... ولی متاسفانه ثروت فکری خواص ما آنقدر مایه نداشت که مسیری برای نسل سوم و چهارم روشن کند چه برسد به این که نقشه ابدیت نظام را ترسیم کند.

رهبر معظم انقلاب گامی عقبتر گذاشتند؛ بر جایی که تولد فرهنگ و بی فرهنگی از آنجا شروع می شود؛ بر علوم انسانی.

اما ترس این میرود که مشکل خواص ما ریشه دارتر از این باشد و سخن رهبری ختم شود به کندن چند صفحه از یک کتاب روانشاسی و جامعه شناسی و... خلاصه شود به متهم کردن یکدیگر و داد و قال رسانه ای. البته این خصوصیت افراد بی مایه ایست که قصد تظاهربه فعالیت و پیروی از سخنان رهبری دارند وگرنه مرد میدان، صحنه ای که ولایت برایش مشخص کرده را خالی نمی کند.

مسیر سخنان رهبری روشن است؛ تمام آنچه رهبری امروز از خواص و بزرگان حوزه ودانشگاه می طلبد همان هاییست که پیامبراعظم و قران کریم از امت مسلمان می خواستند. تنها چیزی که باید در نظر داشت این است که ساختاری که امروز به عنوان علوم انسانی مطرح است، از زبان روایات و قران در قالب فقه و اعتقادات عرضه شده است. کاری که دانشمندان غربی درقالب علوم انسانی و ضرورتش را بعد از قرون وسطی حس کردند در ادیان الهی به قدمت چندین هزار ساله می رسد که اوج تبلور و شکوفایی آن در آخرین این ادیان در دین اسلام شکل گرفته است.

فقه و اعتقادات در حوزه دین قرنهاست که در منابع دینی وجود داشته است و هر گاه مردم تن به این ساختارها داده اند رشد و تعالی را در تاریخ به رخ اهل عالم کشیده و به دشمنان طعم زبونی و حقارت چشانده اند وهر گاه از این ساختارها فاصله گرفتند فاجعه ای تاریخی به بارآورده اند. پیروزی های معجزه گونه پیامبر درصدر اسلام و تحریم تنباکو و انقلاب اسلامی در این عصر حاصل دل دادن به ساختارهای فکری اجتماعی خاندان عصمت و طهارت است و در مقابل اتفاقاتی چون کربلا و در تاریخ نزدیکتر، فتح اندلس توسط مسیحیان وتاریخ مشروطه، فاصله مردم از این ساختارها را به خوبی نشان می دهد. این فاصله گاه از همت کوتاه امت مسلمان بوده است و گاه شیطنت های دشمنان دیرینه اسلام؛ شیطنت هایی که گاه با لباس دینداری وسلفی گری و گاه با ادعای روشنفکری و اصلاح طلبی، چنگی بر چهره امت پیامبر کشیده و فقه روشن اهل بیت را در که در همه حوزه ها ورود پیدا کرده بود را با حضور سیاه خود و شعارهای عوام پسند در عرصه هایی از تاریخ بی فروغ کرده بود. اینان قسمتی از اسلام را نمود بیشتر می دادند و قسمتی را تعطیل می گذاشتند و مصداق آیه . . . نُومن ببعض و َنکفُرُ ببعض ... (نساء 150) شده بودند. دین را آنقدر پاک! معرفی میکردند که از دخالت در هر امر سیاسی و اقتصادی منع می کردند در حالیکه لازمه شکل گیری و ثبوت هرمکتب و آیینی که ادعای فراگیری و تمامیت را دارد و خود را جاوید می داند، ورود به تمام حوزه های علوم انسانی است؛ از فلسفه محض گرفته تا فلسفه های مضاف و ساختارهای فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و...در فضایی که تمام ابعاد زندگی بشری در هم پیچیده شده اند چگونه می شود دین یا مکتب کاملی را تصور کرد که ادعای ورود در یک یا چند حوزه محدود را داشته باشد. در دین اسلام نیز هر چند دنیا را رهگذر آخرت و محل عبور می داند ولی روشن می کند: برای دست پر رسیدن به آخرت باید در فضای دنیای کنونی شرایط سالمی داشت و دین بهترین برنامه را برای معماری کردن این سازه ارائه کرده است. مهمترین رسالت پیامبر و امامان نیز این است که وجود نمونه عملی این برنامه ها باشند وهم چنین آشنا به تمام مبانی علمی تا کارآمدی این دستورات و شیرینی اجرایی شدنش را به همگان بچشانند. هرچند مهمترین این برنامه ها که رهبری بعد از پیامبر بود کنار گذاشته شد. مهمترین انحرافات تاریخ اسلام از زمانی شروع شد که بعد از پیامبر عده ای با استفاده از فرصت سکوت خواص بر کرسی خلافت نشسته و برای ثبات پایه های حکومتشان روایات پیامبر را جمع کرده و سوزاندند. آنها با گرفتن مفاهیم کلیدی که حاوی تعریف ساختارهای اجتماعی و رهبری مسلمانان بود از دسترس جامعه اسلامی، ساختارهای مورد نظر خود را اجرا و خود را معیار دینی معرفی کردند. با بررسی این جریانات، دلیل شکل گیری گروههای انحرافی بعد از پیامبر نیز مشخص می شود.

بعد از بیست و پنج سال چنان جامعه اسلامی از مفاهیم دینی مورد نظر پیامبر فاصله گرفت و که بعد از این مدت تاب بازگشت به فرهنگ اصیل را نداشت و حتی کسانی مانند زبیر که در سقیفه در کنار امیرالمومنین جای گرفته بودند را در مقابل حضرتش قرار داد. شهادت اهل بیت پیامبر و امامان معصوم نیز نتیجه کنار زدن همین مفاهیم اصیل اسلامی در صدر اسلام بود. نبود این مفاهیم آنقدر خطر آفرین شده است که گروههایی چون بنی امیه با اعای مسلمانی داستان کربلا را افتخار وعاشورا را عید برشمردند. بُعد ممنوعیت نقل حدیث از پیامبر نشان میداد که رهبری این مخالفت بسیار تیزبینانه سعی در دوری جامعه از مفاهیم کلیدی منقول از پیامبر دارد؛ هرچند با شعارهایی در حمایت قران همراه بود؛ تغییر مفاهیم دینی با استفاده از دین.

خداوند رحمان در قران کریم برای حفظ انگیزه ایمان به ساختارهای مورد نظرش، دو نگاه را به بندگان یادآوری می کند تا در طول مسیر، حس دنیا طلبی آنها را به بیراهه نکشاند؛ مبدا و معاد. (انا لله و انا الیه راجعون)بقره 156

و این گونه بر می آید که اگر خواص ما از تحول در علوم انسانی پیروز بیرون نیایند، حکایت از چارچوب غلط اعتقادی آنان دارد، از جهانبینی ناصحیح و نا بالغی که نمی توان از آن انتظار معماری فکر اسلامی داشت. آنقدر در حب الدنیا و حب النفس گرفتار شده اند که خیر خود را در ودیعه الهی نمی بینند و سر به مسلک لذت نفس سپردن را تعقل می نامند.

بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین (هود 86)

محمد وحیدی


نوشته شده در  پنج شنبه 90/11/13ساعت  2:43 عصر  توسط وحیدی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شهید زنده
مادرم خبر ندارد اینجا هستم
آخرین عکس یک شهید
مال حرام‏
دختر مورد علاقه سردار
علوم انسانی و تهاجم فرهنگی (2)
[عناوین آرشیوشده]