در میان دانشجویان شبهه میکنند: «وقتی خودمان پیامبر ایرانی (زرتشت) داریم، چرا باید از یک پیامبر عرب تبعیت کنیم؟ لطفاً پاسخ را با دلایل متقن بیان دارید.
بدون تردید کسانی که این شایعه را فرافکنی میکنند، نه اسلام را قبول دارند و نه زرتشتیگری را، بلکه فقط میخواهند در اعتقادات اسلامی ایجاد تشکیک کنند، اما کسانی که این شبهات را میشنوند، حق دارند که پاسخ آن را مطالبه کنند. لذا اگر چه پیش از این پاسخهای متعددی در این سایت درج شده است که از باب نمونه با کلیک روی شمارهی (1) میتوانند یکی از آنها را مطالعه نمایند، اما نظر مخاطبان محترم به نکات ذیل جلب میگردد:
الف – اطاعت و پیروی از یک پیامبر، به خاطر و در راستای اطاعت از خداوند متعال است. پس اگر خدا را شناخت و به او ایمان آورد، بندگی او را گردن مینهد. لذا اگر فرمود: حال از ابراهیم (ع) تبعیت کنید، میگویند: چشم. و اگر فرمود: اکنون از موسی یا عیسی (ع) تبعیت کنید. باز هم میگویند چشم. اینجا دیگر چون و چرا و من اهل فلان سرزمین هستم و یا ... ندارد. پیامبر و فرستادهی الهی که خودرو، لباس یا دیگر لوازم نیست که ما بگوییم: ایرانیاش را داریم چرا خارجی مصرف کنیم؟ و یک چینی یا ژاپنی یا آلمانی نیز به دنبال محصول کشور خود بگردد.
ب – اگر ملاک تبعیت از یک پیامبر الهی ملیت باشد [که نیست]، در ایران پیامبران شناخته شدهتر و مستندتر و متأخرتری از زرتشت نیز وجود دارند. مانند: دانیال نبی، 5 پیامبری که در قبرستان تخت فولاد اصفهان مدفون هستند و جمعاً 13 نبی. و تازه این تعداد در جغرافیای امروز ایران مدفون هستند و احتمالاً در جغرافیای هزار یا دو هزار یا سه هزار پیش و یا حتی سه هزار سال قبل از میلاد (عهد زرتشت) انبیای دیگری نیز در سرزمین ایران وجود داشتند. حال چرا باید بین این همه، فقط بگوییم «زرتشت»؟!
ج – هیچ پیامبری از انبیای گذشته نبوده است مگر این که تکلیف مردم را برای پس از خود – حتی تا آخر الزمان – معلوم نکرده باشد. انتظار منجی در یهودیت و مسیحیت نیز به خاطر همین قاعده است. مثلاً حضرت موسی (ع) فرمود که پس از او عیسی و در آخر حضرت محمد (ص) خواهد آمد، حضرت عیسی (ع) فرمود که پس از او «احمد – ص» خواهد آمد و پیامبر اسلام فرمود: بنا به حکمت و امر الهی من آخرین نبی هستم و دیگر باب وحی بسته میشود و پس از من 12 امام به اسامی و مشخصات ذکر شده با بیان اصل و نسب و ... خواهند آمد. حال زرتشت چه گفته است؟ آیا مردم را بلا تکلیف رها کرده؟ آیا بیان داشته است که پس از کدام نبی میآید؟ آیا مدعی شده که آخرین نبی الهی است؟ یا اصلاً هیچ اطلاعی از او در دست نیست؟
د – به فرض که در میان مردم کسانی باشند که بخواهند از زرتشت پیروی کنند، از کدام کتاب پیروی میکنند و چه از او باقی مانده است؟ آن چه هست گفتار موبدان است که آیین «مجوس» را نیز آنان به وجود آوردند. حتی از تورات و انجیل هم چیزی باقی نمانده است، چه رسد به کتاب زرتشت. و تنها کتاب آسمانی که در میان مردم وجود دارد و تا آخر نیز وجود خواهد داشت، همین «قرآن کریم» است.
ھ – کسانی که میگویند: حضرت محمد (ص) پیامبر اعراب است، اصلاً پیامبری او را قبول ندارند، حتی برای اعراب. چرا که اگر قبول میداشتند، میدانستند که پیامبر هیچ گاه دروغ نمیگوید. پس اگر کلام وحی الهی بر این بود که او پیامبر جهانیان و «خاتم الانبیاء – ص» است، دیگر ایرانی و عرب و ژاپنی ندارد.
بیتردید آنان نه تنها پیامبر اسلام (ص)، بلکه زرتشت و هیچ پیامبر و دین دیگری را قبول ندارند و اصلاً در موحد بودن آنها تردید است، چنان چه تا به حال حتی یک نفر از آنان زرتشتی نشده است، بلکه فقط همت به ضد تبلیغ بر علیه اسلام گماردهاند.
حال معتقدان به زرتشتیگری و موبدان خود بگویند که آیا «این خرافه گرایی و پیروی از دینی که اگر صحت داشته باشد متعلق به هزاران سال پیش از میلاد مسیح (ع) است و انبیای عظام دیگری پس از او آمدهاند و هیچ سندیت، کتاب و برنامهای نیز از او باقی نمانده است، پندار نیک است؟» و آیا «دعوت به زرتشتیگری که در واقع دعوت به موهومات غیر معقول است، گفتار نیک است» و یا «آن چه در آتشکدهها انجام می دهند و خدای اهورا مزدا و خدای اهریمن را هر صبح و شب به جان هم میاندازد، کردار نیک است؟»