یه وقتایی هست ... [خب؟] ... که اگه کارد بزنی به آدم اشکش درنمی یاد! یه وقتایی که کم میاره ... یه چیزایی می بینه که دیگه نمی تونه ... [خب!؟]... هیچی دیگه!
آدم اون موقع ها می خواد های های سکوت کنه اما بغضش درد می کنه! اشک بند هم که هست ... کاریش نمی شه کرد.
راستش و بگم این جور موقع ها آدم با خدا هم نمی تونه درد دل کنه! آدم خونش کثیف تر از اینه که روش بشه به خدا بگه ... [ خب!!] آدم دنبال یکی می گرده مثل خودش باشه. گاهی کثیف گاهی تمیز.
کسی که مثل خودش کم آورده باشه ... بدونه کم آوردن یعنی چه . نه این که فقط مثل خدا همه چیز و بدونه اما کم نیاره.[خب...!]
آدم از خیلی ها توقع نداره یه چیزایی بشنوه یا ببینه اما وقتی می شنوه و می بینه کفری می شه کفر می گه ! از ته دل نه ولی می گه ! [خب!] شاید بهترین و نزدیک ترین ها و دوست ترین ها به آدم نارو بزنن یا کسایی که محبتشون باعث دردسره به هر کی هم بگی باورش نمی شه مگه سرش اومده باشه [...خب؟] هیچی دیگه! الان من همونجوری ام! [خب.] حالا تو همونی هستی که به حرفام گوش بدی؟ [ .......! خب ...]
در میان دانشجویان شبهه میکنند: «وقتی خودمان پیامبر ایرانی (زرتشت) داریم، چرا باید از یک پیامبر عرب تبعیت کنیم؟ لطفاً پاسخ را با دلایل متقن بیان دارید.
«کوروشگرایی» و سیر جریان تبلیغ برای سلسلههای پادشاهی. از محافل دیپلماسی و میادین رسانهای و سایبری گرفته تا بازیهای کودکان(؟!) آیا دیگی پشت این نیم کاسه در جوش است؟!
دانشجویان عزیز بدون تعصب بخونید...
با سلام
به درخواست یکی از دوستان عکسی رو که از بچه های شهرستان آمل در یه اردوی زیارتی سیاحتی گرفتیم قرار دادم
مکان:امام زاده عبدالمناف آمل-جاده هراز
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از چند هفته حضور در دبیرستان مهر، فرصتی پیش آمد تا در اردوی زیارتی سه روزه ای به زیارت امام رضا بریم . با بچه های باصفا و کارکنان اهل دلشون چند تا عکس یادگاری گرفتیم تا به جمع خاطرات خوبم اضافه کنم.
صحن گوهرشاد حرم امام رضا علیه السلام
بند گلستان در حاشیه شهر مشهد